محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

بازم عکس از ارمیا

ارمیای من خیییییییییییییییلییییییییییییییییی زیاد ددری شدی .دلت میخواد همیشه باشی بیرون و بازی کنی.با یه مکافاتی میارمت خونه و اینقدر لج میکنی و گریه  و خسته هم نمیشی.عصبانی شدنت هم مثل ادم بزرگاست.اگه برخلاف میلت عمل بشه  بهم میریزی  و هرچی دم دستت باشه پرت میکنی اینور و اونور.اروم کردنت هم کار سختیه.کامیون بدبختت رو کلی میزنی زمین که یعنی من ناراحتم. تو زمستون به خونه موندن عادت کرده بودی و مشکلی نداشتم.حت یوقتی بابامحمد شون  میومدن دنبالت نمیرفتی ولی از وقتی بهار اومده همیشه رو این موضوع مشکل داریم.هرکی بخواد بره بیرون از در خونه لج میکنی که تو هم بری.صبح بابایی میخواد بره سرکار یواشکی میره که متوجه نشی.نمیدونم چه ...
8 خرداد 1392

ارمیا بازیگوش و بلای 18 ماهه

سلام شازده ی من                                          عزیزم از روز مادر تا حالا همچنان مادرجون بیمار هستن و هنوز سرحال نشده و سلامتی شو بدست نیاورده.با اینکه دکترهای مختلفی بردیم ولی هنوز داروها تاثیرشو نگذاشته.و اخرین تشخیص گیر افتادن اعصاب دست و احتمال فلج شدن اعصاب دست که یه سری قرص جدید و خارجی و ابدا کار و فعالیت نداشتن.که تو این یه ماهه خداروشکر مادرجون فعالیتی نداشته و نداره .اگه هم بخواد نیرو توانشو نداره.امیدوارم که این داروها...
1 خرداد 1392

ختنه ی پسری

          زیمبلو زیمبو ی پسری...قطع ن : mamany ت : 23 / 10 / 1390 ز : 10:28 PM | +   سلام ناناز مامان   عزیز دلم مرد شدن ودامادیت رو تبریک میگم هرچند که سخت بود ولی افرین به تو برای خوندن ادامه و دیدن عکسا لطفا برید به ادامه مطلب.... پسر قهرمانم که تونستی مث...
18 اسفند 1391

صدای پای عید....

سلام پسر خوشگلم عزیزم دوباره سرماخوردی.ابریزش بینی تب و سرفه های خشن که ناشی  از الرژی است.این فصل هم ماشالله فصل گرده افشانی از این حرفا.دکتر گفته که بیرون زیاد نباید بری.دود سیگار و قلیون ابدا!وایتکس و مواد شوینده از این دست هم اصلا!که این اخری رو من بدجور استفاده میکنم.هرچند این روزا دارم تلاش میکنم که کمتر استفاده کنم.صدات هم گرفته وقتی میخندی صدات در نمیاد. و یه نایلون شربت و قطره و انتی بیوتیک جورواجور برای خوب شدن جنابعالی که با امروز سه روزی میشه که سرما داری و کمی بهتری.مهمترین مشکل من با شما غذا نخوردنته!اخه چرا غذا نمیخوری؟دلت میاد کلی غذاهای رنگانگ و خوشمزه رو ازشون بگذری و نخوری.من که نمیتونم!اخه چرا اشتها نداری؟وقتی بچ...
17 اسفند 1391

ارمیا پرررررررررر!

سلام پسر شیطونک و عزیزم قربون کارای جدیدی که تند تند یاد میگیری برم من !همچنین خرابکاری ها و شیطنت های جدید و جورواجور.همه شون شیرین و دوست داشتنی هستن شیرین عسل خوشمزه ی من! اول از کارای جدیدت بگم که قبلا بوس میکردی اما رو هوا و هیچ صورتی رو لمس نمیکردی ولی حالا ورژن جدیدش اینه که اول صورتو لمس میکنی و لباتو فشار میدی رو صورتم و بعداز چند ثانیه صدای بوس در هوا میاد.این مدل جدیدش که از مدل قبلی پیشرفته تره یه مشکلی داره که صدا و تصویر با هم هماهنگی نداره.وقتی نماز میخونم میای مهر رو برمیداری و اون حرکتو  رو مهر انجام میدی اول لبتو روش فشار میدی و بعد رو هوا بوس میکنی.جوووووووووووووووونم عزیزم.میدونی کجای کارش خوشمزه س؟اونجا که ف...
4 اسفند 1391

شنگول پسری

سلام نازدونه ی شیطون گلم مهم ترین اتفاق این مدت از شیر گرفتنت بوده چون فقط شیر میخوردی و اصلا هیچ غذای دیگه ای رو نمیخوردی.شب تا صبح و صبح تا شب اویزون من و خوردن شیر و در اخر همچنان گرسنه بودن نتیجه ش بود.شیر من هم  که کم بوده سیر نمیشدی.هفته ی قبل خیلی به خاطر شیر خوردن بسیار اذیتم کردی.لجبازی ها و نق نق هات که بماند.اولین روز بدون شیر خوب بودی اصلا اذیتم نکردی ولی موقع خواب که شد گریه هات هم شروع شد.سه چهار بار بیدار شدی و گریه کردی که گذاشتم رو پام خوابیدی.البته سرلاک و شیر گاو هم یکی دوبار بهت میدم اخه گرسنه ت میشه.شب دوم ولی بدتر بود و موقع خوابیدن خیلی بی قراری و گریه میکردی.بهر دنگ و نگی بود ساعت ١ خوابت برد اونهم با گوش د...
4 اسفند 1391

شازده پسر

سلام شاه پسری من عزیزم تو این مدت تقریبا یه ماهه کلی بزرگ شدی و کارای جدید و بازیگوشی های جدیدتر یاد گرفتی.مهمترین اتفاق هم بدنیا اومدن پسرخاله ی عزیز علی کوچولو است که خییییییییییلییییی بهش محبت داری و دوسش داری از ناز کردن های نه چندان لطیفت کاملا مشخصه. نی نی ناز ما که حتما به زودی عکسشو میزارم ٢٥ دی ٩١ ساعت ١٠.٣٠ بدنیا اومد.وقتی هم از بیمارسنان خاله جون مرخص شد و می اومدیم خونه یه برف زیبایی میبارید که زیبایی اش فوق العاده و برای ما که برف ندیده ایم یه مورد خاص  و باور نکردنی بود.(اخه اینجا زیاد برف نمیباره). و اما ارمیای وروجکم که سرماش نمیخواست خوب بشه وقتی رفتیم دکتر بعد از معالجه تشخیص دادن که الرزی(حساسیت حرف مورد نظر رو ...
21 بهمن 1391

ارمیا جون و دندون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

 mamany ت : 25 / 11 / 1390 ز : 9:47 PM | +   سلام خوشگل مامان عزیزم مروارید سفیدت داره از صدف میاد بیرون اره اقا ارمیا داره دندون در میاره اون هم کدوم دنونش پایین سمت راست دندون نیش البته هنوز بیرون نیومده ولی شکلش کاملا مشخص شده نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت راستش بیشتر ناراحتم اخه تو خیلی کوچولویی نی نی به این کوچولویی دندون میخواهد چیکار اون هم به این زودی مسلما اگه یه چند ماه دیگه بود کلی خوشحال میشدم ولی حالا زوده تو باز دوباره مجبور به درد کشیدنی... دو سه روزه خیلی اذیت میشی و گریه میکنی ومینالی دلم برات اتیش میگیره وچند بار نزدیک بود اشکم در بیاد خودمو کنترل کردم وقتی به خاطر یه دندون فس...
7 دی 1391

ارمیا پس از واکسن

ن : mamany ت : 12 / 10 / 1390 ز : 3:00 PM | + سلام خوشگلم فدات شم که داری تو تب میسوزی واز درد پای چپت ناله میکنی ودلم برات اتیش میگیری وقتی کاری نمیتونم برات بکنم جز اینکه بغلت کنم وعاشقانه ترین ترانه های مادرانه را تو گوشت زمزمه کنم وخالصانه ترین محبت هارو نثار قلب کوچیکت کنم باهر ضربان قلبت بگم پسرم دوستت دارم.... نانازم دیروز ساعت نه نیم رفتیم خونه مادرجون که باهم بریم درمانگاه واسه کنترل و واکسن جنابعالی اول وزنت کردن که وزنت بود 4850که نسبت به دفعه ی پیش 350گرم رشد داشتی وبهم گفتن خوب وزن نگرفتی ومن هم گفتم از بس این پسر بداخلاقی و گریه های وحشتناک میکنه در کل ناراحت شدم چون من تمام سعی م رو میکنم که خ...
7 دی 1391