هوراااااااااااااااااااااااااا دومین سالگرد تولد ارمیا جون .بزن دست قشنگه رو.
سلااااااااااااااااااااااااام بر گل پسر ٢ ساله ی خودم مامانی قربون غر زدنت های مداوم و مامانی مامانی گفتنت بره مامانی فدات شه که بعد دوسال همچنان بهش وابسته ای و خیلی ببخشید ها ولی از دستت هنوز wcهم نمیتونم برم و همچنان فقط مامانی! مامانی ناز تو بخوره که صبح که بیدار شدی پشتت میخارید.در حال خاروندن پشتت میگی:مامانی ایمیا مییز(ارمیا مریض)کجات مریض شده عزیزم؟ ارمیا:پست ارمیا تب داری؟ ارمیا :ایه. تب ارمیا تولدت چند شنبه ست؟ -یه شنوه(یک شنبه) ارمیا مامانی دعوته؟ -ایه!مامانی دعوت. عزیزم یادت میاد اون شب تنهایی تو اتاق عمل.ناامید و خسته و تنها .منتظر بو...