محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

ارمیا پرررررررررر!

1391/12/4 13:39
نویسنده : مامان فاطمه
376 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر شیطونک و عزیزم

پارسال تاریخ  یادته؟11/10/90

قربون کارای جدیدی که تند تند یاد میگیری برم من !همچنین خرابکاری ها و شیطنت های جدید و جورواجور.همه شون شیرین و دوست داشتنی هستن شیرین عسل خوشمزه ی من!

اول از کارای جدیدت بگم که قبلا بوس میکردی اما رو هوا و هیچ صورتی رو لمس نمیکردی ولی حالا ورژن جدیدش اینه که اول صورتو لمس میکنی و لباتو فشار میدی رو صورتم و بعداز چند ثانیه صدای بوس در هوا میاد.این مدل جدیدش که از مدل قبلی پیشرفته تره یه مشکلی داره که صدا و تصویر با هم هماهنگی نداره.وقتی نماز میخونم میای مهر رو برمیداری و اون حرکتو  رو مهر انجام میدی اول لبتو روش فشار میدی و بعد رو هوا بوس میکنی.جوووووووووووووووونم عزیزم.میدونی کجای کارش خوشمزه س؟اونجا که فقط مامانی از بوسیدنت فیض میبره و دیگران رو فعلا لایق نمیدونی.این هم یکی از فواید مادر بودن.

کلاغ پررررررررر!

بلاخره بازی کلاغ پر رو یاد گرفتی اول فقط دستتو میزاشتی پایین و بالا نمیاوردی ولی خیلی زود حرفه ای شدی و تند تند انگشتو میزاری پایین و بعد پر!ارمیا هم خیلی پر میشه.برات مهم نیست که چی پر؟فقط بازی رو عشقه.

بددددده!تنها کلمه ایی که اینروزا میگی.توپ و پتو ورفت که قبلا میگفتی رو به فراموشی رفته و فورا هرچی میخوای میگی بده.این هم ورژن جدیده و با قبلی ها فرق داره.چیزی میخوای میگی بده.میخوای به کسی چیزی بدی میگی بده.میخوای بخوابی و میزنی زیر اواز بازهم میگی بده.اما این بده گفتن رو دوست دارم چون باهام حرف میزنی و برام خیلی جالب و دوست داشتنیه بابایی هم خیلی خوشش میاد.اخه این نشونه ی بزرگ شدنت هست عزیزم.

رقص!تو ماشین اهنگ میزارم ارمیا میره تو فاز رقص نینای نای میکنه و خودشو با یکی از دستاش تکون میده خیلی باحال میرقصی.بابایی شبکه ها رو عوض میکنه میره رو موزیک ارمیا هرجا که باشه میرقصه من و بابایی هم کلی از این رقصیدنت خوشحال میشیم و میخندیم.لحظات خیلی زیبایی بهمون هدیه میدی عزیزم ممنونم.

حالا از شیطنت های جدیدت بگم.پشتی!هر خونه ای که بریم پشتی های بیچاره رو میگیری میندازی پایین و میری روشون و یک دو میکنی یعنی میپری پایین.قطاری همه رو ردیف میکنی و از روی همشون راه میری.اینم یه جور بازیه دیگه!

یاد گرفتی از رو مبل میپری پایین.وای که چه کار خطناکیه!ولی کو گوش شنوا که ارمیا نکن های من رو بشنوه.بعضی موقع اینقدر رابکاری میکنی و میگم ارمیا نکن ارمیا نکن.بابایی از پایین که داره میاد خونه میشنوه تا در رو با میکنه میگه ارمیا باز داری چیکار میکنی که مامانی هی میگه نکن!!

میز پاتختی رو گذاشتم بین کمد و تخت خواب.میری رو پاتختی و از اون جا میری وسیله ها رو از کمد میریزی بیرون.وقتی میگم ارمیا زود همه رو بزار سرجاش خیلی شلخته یه دونه از کتابات رو برعکس یا یه عروسک و درسطل بلوک میزاری تو یکی از طبقه ها.روزی چند بار میرم مرتب شون میکنم و تو هم نامردی نمیکنی از پشت سرم میای و دوباره همه رو بهم میریزی.

علاقه ی زیادی به دسته ی جارو برقی داری بلندش میکنی و همراه خودت اینور و اونور میبری و محکم میکوبی زمین از بس به در و دیوار زدیش تاب برداشته.

دوست داری بری رومیز ارایش بشینی و وسیله های روش رو بریزی پایین.حتی برای شونه کردن موهام هم نمیتونم برم جلوش فورا میای و میگی بزار منو بالا بشینم و خرابکاری کنم!

راستش بقیه کارای جدیدت یادم رفت!!!!!!!!!

 

14 ماهگیت نزدیکه پس تولد 14 ماهگیت مبارک خوشلگم.

خاله جون هم حالش خوبه و نی نی ش تو دل مامانیش موندنی شد تا وقتش بشه.

دیروز رفته بودیم پاسند برف بازی خیلی خوش گذشت و کیف دادمخصوصا راه رفتن رو برفا خیلی باحال بود.عکساشو بعدا میزارم.

پیام اور شادی و خوشی زندگی من خیییییییییلیییییییی از بودنت ممنونم خیییییییییلیییییییی.اخه تو با بودنت فقط من و بابایی رو خوشحال نکردی بلکه رنگ و بوی تازه ای به زندگی مادرجون اینا و همچنین عزیزجون و عمه جون اینا هم بخشیدی.مخصوصا مادرجون اینا که اولین نوه ایی و بازیگوشی هاتو با دل و جون خریدارن.دوستت دارم نفسم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

بابای ارشیا
11 دی 91 17:30
از زبان ارشیا : سلام نازپسر خوشتیپ ؛ قند عسل با من دوس میشی ؟ برام داداشی میشی
ازاده مامانه هانا
16 دی 91 15:18
عزیزم چقد تو بزرگ شدی خاله میام همیشه بهت سر میزنم اما نمیشه نظر بزارم خودت میدونی دیگهههه بووووووووس دلم براتون تنگ شده بود
ilijoon
28 دی 91 17:28
قربونت برم عزيزم دلم خيلي برات تنگ شده بود شرمنده كه دير پيشتون اومدم


ghorbonet mamany.maham delmon baraton tang shode bod.mersi
عسل
23 بهمن 91 7:05
ارمیای خاله ماشاالله به تو که اینقدر شطونی.