من امروز غذا خوردم اخ جونننننننننم
ن : mamany ت : 6 / 1 / 1391 ز : 9:06 PM | + سلام سال نو مفارک امیدفارم سال خوفی داشته بشین و نی نی هاتون به خوفی وسلامتی بزرگ بشن من هم همینطور خدایا کمکم کن پسر خوفی بشم و دیگه مامانی رو اذیت نکنم وکمتر گریه کنم من از وقتی که سال جدید شروع شد مامانی رو خیییلیی خسته کردم وگریه میکردم که مامانی دیروز تصمیم گرفت منو ببره پیش اقای دکتر که من خیلی دوسش دارم و مطبش خیییلییی قشنگه من اونجا ساکت میمونم و به دور وبرم نیگا میکنم مامانی به اقای دکتر گفت پسرم خیلی گریه میکنه چیکار کنم اقای دکتر منو معاینه کرد شکممو فشار داد سرمو دست زد گوشمو دید مماخمو نگا کرد حتی با یه چوب تو دهنو هم دید بعد منو گذاشت رو ترازو و و...