ارمیا و اولین روز سال 91

اغاز سال یک هزارو سیصد ونود و یک

مبارک باد

سلام گل پسر غرغروی من سال نوت مبارک صد سال به از این سالها

امیدوارم سالی سرشار از سلامتی سرور سرسبزی سر زندگی و همه چیزای خوب به اضافه ی کمی ارامش و حوصله برات باشه و کمتر نق بزنی و گریه کنی و کمی ابرو داری کنی امروز که برای تبریک سال نو خونه ی چندتا بزرگتر فامیل رفتیم جنابعالی فقط گریه کردی و نق زدی امروز خیلی خسته شدم و شما هم اصلا حوصله نداشتی و خیلی کم سر حال بودی و خندیدی این اخلاقت نقل فامیل شده و زود اعصاب دورو بری ها بهم میریزه همه یه جورایی میخوان راه حل بدن و راهنمایی کنن یکی میگه شما حتما مریضی و یه مشکلی داری یکی دیگه پیشنهاد میده که ببریمت پیش فلان دکتر یکی هم میگهبرات کتاب باز کنم و حساب بگیرم و از این کارایی که من به شخصه اصلا موافقش نیستم ومن موندم وگریه ی شما و درمانده و مستاصل واقعا بعضی موقع مغزم دیگه کار نمیکنه و هنگ میکنم و از ناچاری سرت داد میزنم دلم هم نمیاد ولی چه کنم که این همه فشار از صبر من خارجه

بعداینکه بردمت پیش اون دکتر یه مدت بهتر شده بودی ولی الان دو سه روزه که سرحال نیستی اخه چند روزه پیش که کار داشتم به بابایی گفتم ببرتت پایین و دقیقا نمیدونم ایدا و ارزو و عمو مجتبی چه بلایی سرت اوردن و چه طور زدنت که ترسیدی و اروم وقرار نداری ارزو میگفت که عمو مجتبی میخواسته ایدارو بزنه خورده به تو اخه ایدا و ارزو داشتن سر نگه داشتنت دعوا میافتادن بهرحال امیدوارم روزای اینده روزای خوبی برات باشه گلم

هستی من دوست ندارم ناراحت باشی و حوصله نداشته باشی

عزیزم هر وقت سر خوشی و خنده های مستانه ی تو مستم میکنه خودممو خوشبخت ترین ادم روی زمین میبینم و از ته دل از خدا میخوام این نعمت الهی رو بهرکس نداره ببخشه ولی اون لحظه هایی که خیلی بی تابی میکنی خودممو ضعیف میبینم خودمو مادر نالایقی میبینم که نمیتونه ارامش رو به فرزندش ببخشه و ارومش کنه عزیزم برام مهم نیست که همه میگن چه قدر سبکی و وزنت کمه برام این مهمه که سلامت باشی و ارومتر بشی تا در اون صورت کمی گوشت و پوست بگیری و بزرگ شی خدایا ازت خواهش میکنم به پسرم سلامتی و تندرستی ببخش و خدایی ت رو در حقم تموم کن تا پسرم ارومتر بشه و اینقدر خودش اذیت نشه

امیین

بقیه عکسا در ادامه ی مطلب...

   ارمیا گلی و پدرجون