محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

من امروز یه کار جدید کردم

1391/4/31 19:34
نویسنده : مامان فاطمه
347 بازدید
اشتراک گذاری

mamany ت : 17 / 12 / 1390 ز : 10:33 PM | +

به قول مامانی

به نام خالق زیبایی ها

سلام من امروز تونستم غلت کامل بزنم اخه دیشب که خونه مادرجون بودیم مادرجون اینا خیلی سعی کردن تشویقم کنن ولی من نمیتونستم به دستم تکیه کنم و پشتک کامل بزنم با این حال هر وقت که سعی میکردم پدرجون مادرجون وخاله جون هام کلی هورا میکشیدن ودست میزدن برام ولی امروز صبح که مامانی منو گذاشت رو پتو مثل یه مرد دوباره سعی مو کردم وبه دستم تکیه کردم وبه طور کامل پشتک زدم مامانی خیلی خوشحال شده بود هی برام دست میزد وتشویقم میکرد و ذوق هم میکرد برای همین من تند تند چند بار اینکارو تکرار کردم غروب هم که بابایی از سر کار اومد من دوباره اینکارو کردم دیگه بلد بلد شدم چه طور پشتک بزنم وبغلتم اصلا دوست ندارم سر جام به پشت بخوابم اینقدر خوشحالم که میتونم اینکارو بکنم که حتی وقتی مامانی میخواد لباسم رو عوض کنه هم زودی خم میشم که یه غلت بزنم....

خوب ما اینیم دیگه الکی نبود وقتی اون موقع ها بودم تو دل مامانی ,مامانیم بهم میگفت وروجک تازه مامانی میگه هرچند که نی قلیونی ولی چابکی و زودتر از سنت کارای جالب میکنی ...

این هم چندتا عکس از شاهکارای خاله جون زهره نمیدونید برای رفتن این عکسا مامانی با خاله جون چه بلایی سرم اوردن اخه من که هیچ وقت اروم نیستم تا ازم عکس بندازن برای همین مامان اینا از هر فرصتی استفاده میکنن

برای دیدن عکسام لطفا برید ادامه ی مطلب...

ممنونم

 



 

این کبوتر رو پدرجون برام گرفت ومن با تعجب داشتم بهش نگاه میکردم

من بعد از واکسن

دستام خییلی خوشمزه ن

ارمیا جون و مهدیا جوووون

 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)