لالایی
mamany ت : 14 / 11 / 1390 ز : 11:59 PM | +
الهی فدات شم مامانی وقتی داشتم پست قبلی رو میذاشتم بیدار شده بودی واذیت میکردی وبعد کمی غرزدن و شیر خوردن اروم شدی کلی با هم بازی کردیم سعی کردم بخوابونمت چون ساعت از ده ونیم هم گذشته بود ومعمولا این موقع خواب بودی ولی نشد برای همین گذاشتم رو پام وباهات حرف زدم پیش خودم فکر کردم میشه خودت تنهایی بخوابی وچون اروم بودی دمر گذاشتمت واومدم پشت کامپیوتر بعد ده دقیقه که بهت سر زدم دیدم فرشته ی کوچولوم خوابش برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی