من اقا ارمیام

mamany ت : 25 / 11 / 1390 ز : 9:49 PM | +

سلام خوبین من اقا ارمیام

از این به بعد خودم میخوام دست به قلم ببرم و پست جدید بزارم مامانی که از دست من وقت نمیکنه هفته ای یه بار هم نمیاد اپ کنه و وقتی هم میاد اینقدر تو این یه هفته من کارای جدید کردم که یادش نمیمونه همه رو بنویسه ونصف کارای جدیدی که میکنم رو فراموش میکنه برای همین خودم میخوام از کارام بگم البته من به زبون خودم میگم مامانی ترجمه میکنه مینویسه اخه مامانم فوق دیپلم زبان داره ومیخوادمن بزرگتر شدم بره دانشگاه زبان انگلیسی بخونه البته اگه باباجونم بزاره چون هروقت از مامانی میخواد یه چیزو براش ترجمه کنه مامانی میگه نمیدونم اخه مامان گلم شما مگه نرفتی کلاس زبان پس چرا ابرو ریزی میکنی من این همه کلاس میزارم دارم ازت تعریف میکنم!

خوب از خودم بگم من میتونم خودم رو تا کمر بلند کنم این تو سن بچه ای اندازه ی من خیییلی خوبه اما مامانی تشویقم نمیکنه

من خودم تنهایی خب ,میتونم شیشه مو نگه داشته باشم وشیر خشک که مامانی روزی یه بار فقط ٦٠میلی لیتر بهم میده رو نگه داشته باشم البته من همون قدر رو هم نمیخورم بیشتر با سر شیشه بازی میکنم من اینکارو خیلی دوست دارم اخه لثم میخاره...فکر کنم دارم دندون در میارم

نمیدونید دیروز که رفتم خونه مادر جون حموم این مامانی وخاله جون زهره چه قدر اذیتم کردن و چه عکسایی ازم گرفتن حالا مامانی بعدا عکسارو میذاره سرم تور انداختن روسری سرم کردن مگه من دخترم اینکارا رو بامن میکنید خاله جون زهره بزار بزرگ شم میام خونتون مجسمه هاتو و دکوری هاتو میشکونم حالا میبینی ...

من اهنگ لالایی رو دوست دارم وقتی خوابم میاد وکلافه میشم کلی گریه میکنم مامان جون اهنگ لالایی رو میزاره کم کم خوابم میبره راستی من کلی اهنگ کودکانه دارم که همه شون رو دوست دارم و روزی چند بار گوش میدم طوری که مامانی وبابایی هم این ترانه های منو گوش میدن و اهنگ های مورد علاقه خودشون رو فراموش کردن..

راستی ولنتاین مبارک

دوستای گلم ببخشید من دیگه برم اخه گرسنم شده دوستتون دارم

اقا ارمیا