جمله ها و کلمه هایی که ارمیای دو ساله میگه
جمله ها و کلمه هایی که ارمیای دو ساله میگه ایمیا بلد نیست(هر وقت ازت میخوام کاری بکنی فورا میگی ایمیابلد نیست!)
من تق تق میخوام(با تاکید رو میخوام مثل سلطان عمو امخ یا همون عمو پورنگ خودمون)
نمیخوام
ایمیا جیش کرد.
نخن!(نکن)
خراب شد
اب گوزشت خورد.اب گوزشت میخوام.(اب گوشت)
بابایی ماشین خراب شد!؟درست!
شیکست
شاهت(ساعت)
شوآلات(شکلات)
میی شم(مریضم)
دوبائه:دوباره.
ایمیا مییش شد(مریض)
از دست مامانی بگیر
مامانی بیا.
شبت(شربت)
من اب میخوام
ایمیا بو شد
شننینه ها!:سنگینه آ.موقعی که ازت میخوام چیزی رو بلند کنی میگی حتی وقتی ماشینت رو میخوای بگیری میگی شننی نه ها!
گود بای پاتی محمود:گود بای پارتی محمود
ای دو پی م سی:ای لاو یو پی ام سی.
تق تق رو دست بابایی رو میزنی و میگی :بابا بابا ماشین خراب شد.ایمیا بلد نیست!
چند روز پیش با خاله جون رفتیم خرید.کلی اذیت کرد هرچی میدیدی میخواستی .مامانی من اداس (ادامس) میخوام.من ماشین میخوام.من تق تق میخوام....و کلی چیزای دیگه.واقعا اشتباه محضه که با بچه ادم بره خرید!
باهات امشب شعر یه توپ دارم قلقلیه رو کار کردم :
-یه توپ دارم....
-خلخلیه
-سرخ و سفید و ...
-ابیه
-من این توپو
-نناشتم
-مشقامو خوب
-نبشتم
-بابام بهم
- عیدی داد
-یه توپ ...
-قیقی داد.
قربونت برم که ماشالله همه چی رو زود یاد میگیری.
ارمیا کجات زرنگه؟
-مثل ای کیو سان میزنی رو سرت و میگی اینجا.
تا خودکار و ورق میبینی میگی:گگاشی.
دست بردار هم نیستی پشت سرهم باید برات نقاشی بکشم.میگی باهم و باید باهم خودکار رو نگه داریم و نقاشی بکشیم.شکل سه گوش 4 گوش و گردی رو خوب میدونی و نشون میدی ولی خوب نمیتونی بکشی.
دوست داری دستتو بزاری رو دفتر و بارها برات از رو دستت نقاشی بکشم.وقتی دلت رو دست میزنه پات رو میاری رو دفتر.
کلا پسر باحال و شیرین زبونی هستی اگه سرحال و قبراق و با حوصله باشی و مریض نباشی.و شکمت سیر باشه.
بابایی رفتین ارایشگاه عمو اسماعیل که بهش میگی عمو اسی و موهات رو کوتاه کرده که قیافه ت تغییر کرده.
گاگوش(4 گوش)
سه گوش
گیدی(گردی)
پوشو: بلندشو(بلند شو)
مامانی گودبای پاتی محمود بزار:این بزار رو با تاکید میگی که خیلی قشنگ میگی
پتو ایمیا بده.
توپ بکش.:وقتی نقاشی میکشیم نمیدونم چرا رو ریپیت همه ی کارات هست.همینطور پشت هم میخوای برات توپ بکشم.مامانی پسر بکش .نه یکی نه دوتا یه عالمه.
به کتاب شعری که تازگی ها برات خریدم علاقه داری و به شعراش گوش میدی.دیشب زیر لب زمزه میکردی گاو حنایی.که شعرش اینه گاو حنایی و بزرگ نمیترسه حتی زگرگ.
الان هم اومدی دستمو میکشی که بریم گگاشی بکشیم.
