محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

دندون هفتم 7.

1391/8/30 22:57
نویسنده : مامان فاطمه
317 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر غرغروی خودم

اول فرارسیدن ایام سوگواری شهادت امام حسین و یارانش رو تسلیت میگم.امیدوارم مردانگی . غیرت .شجاعت. ازادی خواهی و عدالت خواهی ان حضرت سرلوحه ی زنگیمون قراربگیره و بهش عمل کنیم.نه تنها به اندازه ی شعار بلکه واقعا انسان باشیم و با انسانیت زندگی کنیم.

 

خب پسر عزیزم از این روزات و بیرون اومدن دندون هفتم و دردسراش بگم که چقدررررررر اذیت شدی  و بهمون سخت گذشت و هنوز اثراتش بجا مونده.چه شبهایی که از خواب بیدار شدی و بی تابی و گریه های تمام نشدنی کردی.بابایی رو بی خواب کردی و من رو کلافه و خسته از اینکه هیچ جوری اروم نمیشدی.چه روزایی که بخاطر بیرون اومدن اون دندون پیش پایینی غذا نخوردی و فقط نق نق کردی.من ناراحت و نگران و عصبانی از اینکه غذا رو باشوق و ذوق برات درست میکنم سعی میکنم مواد مغذی رو تو غذاهات بریزم تا کمی جون بگیری و با کل امید برات میکشم و لقمه رو با انرژی میارم طرفت و تو چه راحت از لقمه رو برمیگردونی.دوباره امتحان میکنم ولی نه قصد خوردن نداری. واااااااای که من از این کارت بیش از اندازه کلافه میشم و از این حرکتت بدم میاد.٧٠ درصد گریه های تمام نشدنی ت به دلیل گرسنگی و سیر نبودنت است چون وقتی بهت غذا میدم خوب خودت رو سیر نمیکنی.از بس بازیگوشی دلت میخواد بازی کنی.

و بچه ای نیستی که اشتهایی برای خوردن هر غذایی داشته باشی و با میل و اشتها غذا بخوری و من کیف کنم و بزرگ شدنت رو ببینم.خیلی بدغذایی!

شب گریه و نق زدن و بارها بیدار شدن و شیر خوردن و روز هم مدام گریه و گریه و گریه.وااااااااااااااای که من چقدر از این گریه های بی دلیل و تموم نشدنی ت که به هیچ صراطی مستقیم نیستی و متوقف نمیشه بدم میاد و عاصی و کلافه م میکنه.یه روز ٥٠ دقیقه تموم یکریز گریه کردی و تمیتونستم ارومت کنم که بلاخره خسته شدی و خوابیدی.

نمی دونی که چقدر روزای خسته کننده و اعصاب خورد کنی بود و هست.و چقدر خسته ام .روحم مغزم اعصابم جسمم از غر زدن هات خسته س.فقط از خدا میخوام بهم صبر بده خیلی خیلی زیاد که تحمل کنم تا این روزا هم بگذره.اخه تنهام و بابایی که خیلی کم تحمله اصلا صبر و حوصله ی نق زدنت رو نداره.هم باید یه جوری اونو قانع کنم و هم تو رو اروم.

حالا نمیدونم چرا یایینی در اومده و  سمت چپی پیداش نیست اخه معمولا جفتی دندونات میان بیرون.طی یکماه ٣تا دندون دراوردی.این دوتای قبلی خوب بودن و زیاد اذیت نشدیم اما این یکی که خیلی بد بود بد.از بس گریه کردی و غذا نخوردی چوب استخوان شدی.هرکی منو میبینه میگه بچه یکساله ها رو نمیمونه چقدر لاغره؟اخ که من چی بگم که از این حرفا ی مردم چه اندازه ناراحت میشم و بهم میریزم و مجبورا این فشار هایی که روم حس میکنم رو سر تو خالی میکنم.میدونم حق ندارم و از این حرفا.ولی گاهی اوقات ادم واقعا کم میاره و از کوره در میره.یه دوسه روز گذشته بهتر بودی اما امروز که اصلا خوب نبودی غذا هی یه چیزایی خوردی ولی غرغر هات ادامه داشتن.

میدونی بهترین لحظات این روزای من چه وقتیه؟وقتی که قاشق غذا رو میگیرم سمتت از دور دهنت رو بازی میکنی و با خنده میای و میخوری مثل امروز بعدازظهر.از خوشحالی پر میگیرم و تند تند لقمه بدی رو میگیرم سمتت.اما تا ٥-٦ لقمه میخوری سیر میشی .با این حال خوشحال میشم و خدا رو شکر میکنم که همین قدر رو هم خوردی.

یه زمان دیگه هم که خوشحال میشم وقتیه که میبینم خوشحال و سرحال بدون درد  و ناراحتی از میز عسلی و مبل میری بالا میگی آدو یعنی یک دو هی راه میری و در جا پا میزنی  و میگی آآآآدددوووو.

تکیه کلام این روزات همینه که از یه چیز بری بالا و بگی یک دو.

بدددددددددده هم زیاد میگی هر چیزی که میخوای محکم میگی بدددده البته دستت رو هم میاری جلو میگی بده.

عزیزم امیدوارم لحظات شاد بودنت و بازی کردن بدون مشکلت همیشگی باشه تا هر سه تاییمون شاد باشیم و در ارامش زندگی مون رو بکنیم.تا من و بابایی از شیطنت هات که هوش و استعدادت رو به نمایش میزاری شگفت زده بشیم .تا من وبابایی بخاطر وروجک بازی هایی که در میاری قهقه بخندیم نه اینکه از گریه هات خسته بشیم.

غنچه ی زیبای من مسلما تو همه ی زندگی من و بابایی هستی و زندگی مادوتا در تو خلاصه میشه اگر در حقت کوتاهی میکنیم مارو ببخش بزار به حساب نا بلدی مون.خوشگلم دوستت داریم و شادی ت رو با جون و دل خریداریم.

ببخشید که سرتون رو در اوردم و پست طولانی شد.ایا نی نی های شما هم به این اندازه اذیت میشن؟عکس العمل شما و شوشوهاتون چیه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نیر
30 آبان 91 23:41
ماشالله چقدر حرف داشتی فاطی من اصلا نمیتونم اینقد بنویسم
و ماشالله به پسر شلوغت ارینم غرغرو هست و اذیت میکنه منو شوهرم گاهی اونقد عصبانی میشیم که بی خودی با هم دعوا میکنیم من زود سر درد میگیرم همین الان بعد 9 ساعت بیداری با هزازان مصیبت خوابید


راست میگی خیلی شد.جدی؟فکر نمیکردم ارین غرغرو باشه بهش نمیخوره.این همه غرغر و نق زدن روان ادمو بهم میریزه.
الناز(مامان بنیا
2 آذر 91 9:02
راست می گیه نیر جقدر حرف مبارکت باش خاله جون


سلام.اره اون روز خیلی خسته بودم و دلم پر بود.ممنونم عززززززززززززیزم.