مامانییییییییییی......بررررررررم بیرووووون
سلام دردونه
لحن صحبت کردنت گاهی اوقات خیلی دلنشینه .مخصوصا وقتی یاد گرفتی و خواهش میکنی:
ساعت ۵ بعدازظهره و تو سعی کردی بخوابی و نشد تا دیدی من هم دیگه خوابم نمیاد از سرجات بلند شدی و دنبالم اومدی:مامانی چرا نخوابیدی؟
-دیگه خوابم نمیاد
-مامانی چرا خوابت نمیاد.
-چون خیلی استراحت کردم خسته شدم از خوابیدن
-چرا خسته شدی
-چرا؟
-چرا؟
-چرا؟و این چراهای دنباله دار که خیلی وقتا تو جوابشون میمونم.
گفتم میخوام نماز بخونم.تا رفتم وضو گرفتم و برگشتم دیدم عزیزدلمم سجادمو اماده کرده و با سجاده خودش منتظرمه.همراه با من نمازشو خووند.البته نماز بچه م بدون ذکر فقط حرکات رو ادا میکنه سجده و رکوع قیام.قبول باشه عزیزم.
داشتم قران تلاوت میکردم که اومدی کنارم
-مامانی بچه ها باید برن دوچرخه بازی کنن؟
-نه الان هوا گرمه.
- مامانی بررررررررررررم پایین
-نه
-ماماااااااااااانی برررررررررررررم
-نه.اول برو اسباب بازی هاتو جمع کن بعد.
-نه مامانی تو جمع کن.من برررررررررررم پایین.تو رو خدا
-نه.
-اره برم.چرا میگی نه؟دوست دارم میخوام برم.بررررم؟
باشه برو ولی هوا گرمه ها!