محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

ارمیا و خنده و اینه و3 ماهگی

1391/4/31 14:49
نویسنده : مامان فاطمه
304 بازدید
اشتراک گذاری

  ت : 14 / 11 / 1390 ز : 11:13 PM | +

سلام گل پسر من

امان از دست بابایی کلی بازحمت برای پست جدید مطلب نوشته بودم چون گریه میکردی نتونستم تمومش کنم به بابایی گفتم این پنجره هارو نبنده ولی تا شام درست کنم و به تو برسم چند ساعتی شده بود بابایی هم پیش خودش فکر کرد کارم تموم شده کامپیوتر رو خاموش کرد از دستش عصبانی ام حالا هم تا بیدار نشدی پست جدید رو بزارم

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

عزیزدلم یه مدت طولانی حدود دو هفته ای شد که نتونستم بیام به وبلاگت و اپش کنم چون اینترنت مون مشکل داشت دلم برای نی نی وبلاگ ودوستای گلم مخصوصا مامان سید علی کوچولو یه ذره شده بود از مامان مهربون سید علی جون که تو این مدت بهمون محبت داشتن و به یادمون بودن ممنونیم ومیگیم خاله جون دوستت داریم...

 

واما اقا ارمیا جون و کارهاش...

پسر مامان معمولا صبحا ساعت ٧و٥/٧بیدار میشه از خودش صداهای باحال در میاره ههوم .ههههه.اووووم یعنی مامانی چقدر میخوابی بیدارشو وبعد وقتی بیدار شدم یه خنده ی خوشگل تحویل مامانی میده که دنیارو به من میبخشه وتموم خوشی های دنیا میاد تو قلبم خونه میکنه

منو پسری باهم کلی میخندیم ورزش صبحگاهی میکنیم باهم اختلاط میکنیم بازی میکنیم خلاصه دنیایی داریم برای خودمون تا اینکه ..بی ادبیه ببخشید ولی پسری خرابکاری میکنه ومجبورا بازی وشادی رو قطع میکنیم وپسری برای شستشو ی محل ویران شده ودست وصورت نشسته ش به حموم منتقل میشه بعد از اتمام کار شادو شنگول مادر و پسر بر میگردیم سر کار قبلی مون

بعد عزیز مامان حدود ساعت هشت هشت ونیم یه ته بندی میکنه ومیخوابه تا ساعت ده وده نیم

معمولا ساعت یازده میره پایین پیش پدربزرگش تا مامانی به کاراش برسه وقتی گرسنه ش شد برگشت بعداز شیر خوردن پسری و مامان میرن اینه بازی

اره اینه بازی اخه اقا ارمیا وقتی میره جلوی اینه ویهو چشمش به تصویر زیبای خودش میوفته کلی ذوق میکنه و میخنده (البته شما فکر کنید این شکلک پسره)و مایه چند دقیقه ای جلوی اینه بازی میکنیم...

ای پسر گفتیم بزرگ شدی برای خودت مردی شدی دیگه به خاطر چیزای پیش و پا افتاده گریه نمیکنی ولی کو پسر خوب اخه بچه چند بار بگم دو تا دست مشت کرده تو اون دهن اندازه نخودت جا نمیشه پس کی میخوای این شصت خوردن نه دست خوردن رو یاد بگیری دیگه سه ماهت شده...

عزیزم نمیدونم چرا ولی کلی اب دهان میکنی لیتر به لیتر نکنه به این زودی دندون در بیاری اخه ارزو دختر عمه خدیجه تو ٤ماهگیش دندون در اورده بود..www.emperatoor.rozblog.com

گل پسر شیطون بلا تولد سه ماهگیت گلباروووون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)