محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

ارمیا گلی و کلی عکس از بعد عید تا حالا

  ت : 21 / 2 / 1391 ز : 9:18 PM | +     سلام من اومدم با کلی عکس از ارمیا گلییییییییییییییی!   این عکسا برای روزای فروردین و قبل از دندون در اوردن ناز دونه ست...   ارمیا جون تر گل و ور گل شده من شنگولم! سوار بر روروعک در کوچه ی مادرجون اینا چقدر اون روز سواری کردم هاها ها خیلی کیف داده بود بابا ایول به این ژست مامان کش! پسری اب دهان چی میگه!!! کچل شصت خور من! قلقلیییییییییی من! اینجا پسری برای اولین بار لبشو میخورد و میگفت ووووووووووووووووو البته یه دوهفته ای میشه دیگه اینکارو نمیکنه حاج خانووووم!در حال بووووو کردن در دل طبیعت هفته ی دوم فروردین داللللللللللی...
29 مرداد 1391

این روزای ارمیای من

ن : mamany ت : 30 / 11 / 1390 ز : 2:06 PM | + بنام خالق زیبایی ها شاه ارمیا سلااام مامانی عزیزکم این روزا اون دندون فسقلی ت خییلی اذیتت میکنه امان ت رو بریده پسری تازه داشتی کمی از درد وناراحتی خلاص میشدی که این دندون کوچولو اومد وگفت اقا ارمیا پس من چی من که تخمه میشکونم برات سیب گاز میزنم برات من نیام شماهم که دل نازک یه بفرما زدی و دندون ناز رو مهمون لثه هات کردی کوچولو پسر من این روزا وقتی خوابت میاد با اون دست تپلی ت چشات رو میمالونی و وقتی رو سرت رو شونه منه سر تو میمالونی رو شونم نانازی وقتی تو بغلمی بابایی باهات حرف میزنه میخندی و سرتو محکم میکوبی به من عزیزم یواش تر دردت میاد عزیزدلم دیگه کام...
31 تير 1391

ارمیا در هفته ی قبل تا حالا

ن : mamany ت : 30 / 11 / 1390 ز : 2:15 PM | +           خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم ——————————– ارمیا جون در ادامه مطلب منتظره... ...
31 تير 1391